قاتل دختری که جسدش در یخچال پیدا شد چه کسی است؟
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۷۸۰۰۸
زنی ۳۵ ساله که در برابر اتهام قتل دختر ۶ سالهاش قرار دارد و همسر سابقش با حضور در دادسرا برای وی درخواست قصاص کرده است، لب به اعتراف گشود.
به گزارش همشهری، اسرار این جنایت هولناک سیام مهر امسال زمانی که مأموران پلیس برای بازداشت یک مرد موادفروش وارد خانهای در شهرری شدند فاش شد. آن روز وقتی جسد دختربچه ۶سالهای در یخچال خانه مرد قاچاقچی پیدا شد تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را در این پرونده آغاز کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند در خانه کسی حضور نداشت، اما در تحقیقات مشخص شد که مرد موادفروشی بههمراه زنی جوان و دختر ۶سالهاش به نام باران زندگی میکرده است. جسد کشف شده نیز متعلق به باران کوچولو بود، اما عجیب اینکه مادر باران نیز همراه مرد موادفروش ناپدید شده بود، اما فرار آنها خیلی طول نکشید و چند روز قبل زمانی که مرد موادفروش و مادر باران به محل بازگشته بودند دستگیر شدند.
آنها روایتهای عجیبی را مطرح کردند، مرد قاچاقچی میگفت رقبایش جان باران را گرفتهاند، اما مادر باران قتل را گردن گرفت و گفت دخترش را خودش کشته است. در ادامه مأموران دفترچه خاطراتی از کیف زن جوان کشف کردند که داخل آن نوشته بود، مرد موادفروش جان دخترش را گرفته است.
این دو نفر برای انجام تحقیقات بیشتر به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شدند و در تازهترین تحقیقات زن جوان همچنان اصرار داشت که خودش جان باران را گرفته است.
وی جزئیات بیشتری از قتل دردناک دخترش را فاش کرد و گفت: ۳ سال قبل از شوهرم جدا شدم و به جز باران، یک دختر و پسر دیگر هم دارم که با پدرشان زندگی میکنند. باران، اما با من زندگی میکرد که من به تازگی با حسین مرد موادفروش آشنا شده بودم و با او زندگی میکردم. هر دوی ما معتاد به شیشه هستیم و حسین چندبار به اتهام قاچاق مواد به زندان افتاده بود.
وی ادامه داد: شب تلخی که جان دخترم را گرفتم حسین در خانه نبود و من با دخترم تنها بودم. شیشه و قرص مصرف کرده و دچار توهمات عجیبی شده بودم. از آن طرف باران بیتابی میکرد و میگفت با من بازی کن، اما من اصلا حال خوبی نداشتم. هرچه به او میگفتم برو بخواب، فایدهای نداشت و به حرفم گوش نمیداد.
وی ادامه داد: بیقراری میکرد و اشک میریخت، همین موجب شد تا اعصاب مرا به هم بریزد و من که بهشدت عصبانی شده بودم با دست گلویش را گرفتم تا آرام شود و گریه نکند، اما این اقدام من به قیمت جان دخترم تمام شد.
وی ادامه داد: بعد از اینکه متوجه مرگ دخترم شدم او را به اتاق بردم و پتویی روی او کشیدم. روز بعد که حسین برگشت به خانه، نقش بازی کردم و گفتم بچه در خواب فوت شده است. به حسین گفتم اگر پدر باران متوجه شود برایم دردسر درست میکند، از من شکایت میکند و میگوید چرا به خوبی از بچه نگهداری نکردهام. حسین هم با من همکاری کرد و با کمک هم جسد را داخل یخچال قرار دادیم تا در فرصتی مناسب آن را از خانه خارج کنیم، اما از ترس اینکه مبادا همسایهها ببینند و لو برویم بیخیال شدیم تا اینکه درنهایت ماجرا لو رفت.
در ادامه حسین نیز گفتههای مادر باران را تأیید کرد و از سوی دیگر پدر باران با حضور در دادسرا برای همسر سابقش درخواست قصاص کرد و خواستار اشد مجازات برای حسین مرد قاچاقچی شد. از سوی دیگر مادر باران به دستور بازپرس برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی معرفی شده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: قتل خانوادگی مرد موادفروش مادر باران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۸۰۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل دلخراش مادر ۴۵ ساله به دست پسرش/ «پدرم حرفهای بدی درباره مادرم میزد، آنقدر گفت تا باور کردم»
به گزارش خبرآنلاین، پسر جوانی که در اقدامی هولناک مادرش را به قتل رسانده است، مدعی شد بدگوییهای پدرش باعث شده او از مادرش متنفر شود و دست به جنایت بزند.
همشهری آنلاین در خبری نوشت: ۲۱ آذر سال ۱۴۰۱ گزارش یک قتل به پلیس اعلام شد. پس از آن مأموران به محل درگیری در محله تهرانپارس رفتند و با جسد زن ۴۵ سالهای به نام مریم مواجه شدند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود.
در ادامه جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند. در نخستین گام آنها به پرس و جو از همسایهها پرداختند.
یکی از همسایهها به مأموران گفت: در خانه بودیم که صدای فریادهای شهرام پسر همسایهمان را شنیدیم و از خانه بیرون آمدیم. ابتدا فکر کردیم کمک میخواهد اما او با صدای بلند میگفت که مادرش کشته شده است. ما هم به سرعت پلیس را در جریان قرار دادیم.
در ادامه مأموران به سراغ دو فرزند دیگر قربانی رفتند و آنها گفتند: پدر و مادرم چند سال قبل از هم جدا شدند و مادرم از شهرستان به تهران آمد، برادرمان شهرام مدتی با پدرمان زندگی میکرد اما بعد به خانه مادرم رفت تا با هم زندگی کنند. درست از زمانی که مادرم به قتل رسیده شهرام هم ناپدید شده و ما فکر میکنیم او تنها مظنون به قتل مادرمان است.
به این ترتیب شهرام مورد ردیابی قرار گرفت و مشخص شد که وی پس از قتل به مشهد گریخته است. چند روز بعد مأموران انتظامی خراسان اعلام کردند که متهم متواری به علت خودزنی در یکی از بیمارستانهای مشهد بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته است.
با بهبودی نسبی متهم مأموران او را بازداشت کردند و وی در همان بازجوییهای اولیه به قتل مادرش اعتراف کرد و گفت: ما در نیشابور زندگی میکردیم و من تازه مدرسه رفته بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند. من و مادرم خانهای گرفتیم و باهم زندگی میکردیم اما همیشه دوست داشتم در تهران زندگی کنیم. ۶ سال بعد پدر و مادرم دوباره باهم ازدواج کردند اما باز هم بعد از ۳ سال جدا شدند و من با پدر معتادم زندگی میکردم.
متهم ادامه داد: ما خانه نداشتیم و من و پدرم کارتن خواب شده بودیم و در آن مدت پدرم حرفهای بدی درباره مادرم میزد. آنقدر گفت تا باور کردم که مقصر بدبختیهای ما مادرم است. تا اینکه دو سال پیش فهمیدم مادرم به تهران آمده و خانهای گرفته است. از آنجایی که من هم دوست داشتم در تهران زندگی کنم به خانهاش آمدم و با هم زندگی میکردیم.
وی در ادامه اعترافاتش اظهار کرد: یک سال بعد با دختری آشنا شدم که به ماده مخدر گل اعتیاد داشت و من را هم آلوده کرد. مادرم به محض اینکه متوجه شد اعتیاد پیدا کردهام به اجبار من را به کمپ ترک اعتیاد فرستاد و باعث شد تا همه کینهای که از مادرم داشتم چند برابر شود و همانجا به فکر انتقام از او افتادم. وقتی از کمپ بیرون آمدم به سراغ متادون رفتم و حالا هم به آن اعتیاد دارم.
وی افزود: ۲ ماه قبل از اینکه مادرم را بکشم نقشه کشیدم و از عطاری قرص برنج گرفتم تا بعد از قتل، با خوردن قرص برنج به زندگی خودم هم خاتمه دهم. روز حادثه مادرم را کشتم اما قرصهای برنج تقلبی بود و زنده ماندم و در نهایت به مشهد گریختم و آنقدر به من فشار عصبی وارد شده بود که در خیابان شاهرگم را زدم اما عابران اورژانس را خبر کردند و زنده ماندم.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا وی به زودی پای میز محاکمه بایستد. در این میان خواهر و برادر متهم به عنوان اولیای دم از قصاص برادرشان گذشتند و درخواست دریافت دیه را مطرح کردند.
۴۷۲۳۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1896729